شهید اللهیار یوسفی باصری فرزند حاج سپهدار
ولادت : ۱۳۴۴
تاریخ شهادت: ۲۲/ ۱/ ۱۳۶۲
محل شهادت : شرهانی
عملیات : والفجر ۱
مدت ۱۲ سال مفقود
فرزند سپهدار ، متولد ۱۳۴۴ ، دانش آموز اول دبیرستان در سال ۱۳۶۱ سنگر مدرسه را ترک کرد و با پوشیدن لباس مقدس بسیج ، پس از طی دوره ی آموزشی در دو مرحله ، با پیشگامان شهادت ، به عرصه های پیکار و کارزار با خصم بد یُمن و بد اندیش عزیمت کرد و با صداقت و خلوص به انجام وظیفه پرداخت . از اسفند ماه ۱۳۶۱ به جمع صمیمی رادمردان گردان خط شکن فجر ملحق شد و در عملیات والفجر ( ۱ ) در منطقه ی شرهانی به تاریخ 22/1/1362 بر روی رمل های خونین آن دیار لاله خیز و میعادگاه عاشقان به ندای حق لبیک گفت و جاودانه شد . پیکر پاکش پس از ۱۲ سال در جوار شهدای والامقام شهيد آباد آرام گرفت .
فرازی از وصیت نامه شهید:
ای ملت شهید پرور ایران از خواب غفلت بیدار شوید و بیدار باشید که دشمن در حال توطئه است و می خواهد این انقلاب اسلامی را نابود کند . خواهران و مادران خوب بدانید که من راهم را می شناسم و راهی که می شناسم با هدف است و آن هدف اسلام است . من احساس می کنم که زمان کربلا که زمان امام حسین بود تکرار می شود و امام خمینی رهبر کبیر ما است که وقتی می گوید هل من ناصر ینصرنی که فریاد می زند آیا می شود جواب فرزند حضرت محمد (ص) را نداد . و الله نه نمی شود . و من مرگ با سعادت را بهتر از مرگ با ذلت و خواری می دانم گر چه در این دنیا مرگ ما زود تمام می شود اصل مکان روز حساب است. و ای برادران حرف امام را گوش کنید و به حرف رهبر باشید که وقتی می گوید نیاز به نیرو دارد با کمال میل به جبهه بروید.
و ای مادران از رفتن فرزندتان به جبهه جلوگیری نکنید که در فردای قیامت چگونه جواب گوی این لبیک امام خواهید بود . و امام را تنها نگذارید و برای امام دعا کنید تا خدا امام را تا انقلاب مهدی برای امت شهید پرور ایران نگهدارد .
خاطره ای از زبان پدر و مادر:
هر وقت هر جا می رفت اجازه از ما می گرفت تا اینکه خواست به جبهه برود رضایت پدر را می خواست من به او گفتم رضایت نمی دهم چون هنوز کوچک هستی درس بخوان ،برایت ماشین می گیرم. گفت من ماشین نمی خواهم و میخواهم به جبهه بروم. هرکار می کرد نتوانست رضایت بگیرد. از شهیدآباد به شیراز رفته بود و در آنجا خاله اش رابرده بود اعزام نیرو و گفته بود این مادرم است اما خاله اش حقیقت را گفته بود که من خاله اش هستم ودر اعزام نیرو گفته بودند که اگر شهید شد و یا زخمی و یا اسير آن وقت برای تو که خاله اش هستی مشکل می شودو به هر طریقی بود او را اعزام کرده بودند و وقتی به جبهه رفته بود برای ما نامه نوشته بود اول عذر خواهی کرده بود و درخواست رضایت و بعد به من سفارش کرده بود که خمس و زکات مالم را بدهم.
به خواهران گفته بود رعایت حجاب نمائيد و فرائض دینی انجام دهید و تحصیل و تلاش نمایید و برادرانش را به نماز اول وقت توصیه کرده بود و نوشته بودکه احترام پدر و مادرم را داشته باشید .
مادرش می گوید یک روز به او گفتم اگر با کسی یک وقت روبرو شدی که به اسلام یا امام حرفی می زند کاری نداشته باش، که خیلی ناراحت شد و گفت مادر ما برای چه زندگی می کنیم غیر از اینکه اسلام زنده باشد ما که یک جان داریم چه بهتر آنرا در راه خدا و امام عزیز بدهیم، شهید درعملیات والفجریک در منطقه شرهانی شهید و بعد از ۱۲ سال پیکر پاکش را آوردند.
خانواده شهید:
پدر شهید حاج سپهدار یوسفی و مادر شهید حاجیه بی بی جان(اطلس) میباشند. آنها دارای ۶ پسر و ۳ دختر هستند. شهید الله یار فرزند دوم خانواده بود که در سال ۶۱ درمنطقه ی شرهانی به شهادت رسید و پیکر پاکش بعد از 12 سال کشف و شناسایی و در تاریخ 12/11/1374 در گلزار شهدای شهیدآباد به خاک سپرده شد.
شغل حاج سپهدار دامداری و کشاورزی است. او سواد خواندن و نوشتن ندارد ولی در حساب و کتاب مهارت خاصی دارد. مقید به دین اسلام و خواندن نماز اول وقت است. هیچگونه نماز قضایی ندارد.
حاجیه بی بی جان خانه دار بوده و در کارهای دامداری به همسر خود کمک می کند. او خانمی ریزنقش ،زبر و زرنگ و با ایمان است و به ائمه ی اطهار علاقه ی خاصی دارد، بسیار دلسوز و مهربان است. هیچگونه دلبستگی به مال دنیا ندارد ، همیشه ظاهری ساده و بی آلایش دارد.
- امین کریمی
- کد خبر 6358
- 4 بازدید
- بدون نظر
- پرینت
خرم بید | وبسایت تحلیلی خبری شهرستان خرم بید
تمامی حقوق مطالب برای خرم بید محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
طراحی و اجرا: سامانه سایت ساز زردیس