شهید هدایت الله اکبری باصری فرزند یدالله ، دومین شهید خانواده
ولادت : ۱۳۴۲
تاریخ شهادت :۲۲ /۱ /۱۳۶۲
محل شهادت : شرهانی
عملیات : والفجر ۱
مدت ۲۱ سال و ۷ ماه مفقود
فرزند یدالله متولد ۱۳۴۲ که در سال آخر دبیرستان مشغول به تحصیل بود. با توجه به شرایط و رویکرد جدید در جبهه های جنگ و اعلام نیاز به نیروهای رزمنده داوطلب ،در اواخر زمستان ۱۳۶۰ با عضویت بسیج، پس از طی مراحل آموزشی به سرزمین های نور عزیمت کرد .هر چند فرد خود ساخته، با تقوا و مخلص بود اما بعد از شهادت برادرش محمد شفیع، تحولی عجیب در وجودش ایجاد شد و از لحاظ معنوی و عرفانی به حد بالایی ارتقا یافت .چهره ه ای با صفا ،صمیمی، نورانی، جذاب و دوست داشتنی داشت. همگان شیفته او بودند. تواضع ،فروتنی و بی آلایشی او بر هیچ کس پوشیده نبود .در عملیات بیت المقدس و رمضان در جبهه های خرمشهر و کوشک حضورفعال داشت.در عملیات بیت المقدس بر اثر اصابت ترکش از ناحیه پا (شکستگی استخوان) مجروح شد و مدتی در بیمارستان و جمع خانواده گذراند و با بهبودی نسبی، باز به مقصد سنگرها و خاکریزها حرکت کرد و به جمع رزمندگان دلاور پیوست و در مناطق دهلران و دشت عباس و نهایتاً در عملیات والفجر یک در منطقه شرهانی به همراه گردان خط شکن فجر شرکت داشت .در شب عملیات( ۲۱ فروردین ۱۳۶۲) پای او روی مین ضد نفر رفت و قطع شد و عاشقانه و مشتاقانه شهادت و مرگ سرخ را در آغوش کشید .پیکر مطهر این شهید پس از ۲۱ سال و ۷ ماه (در سال ۱۳۸۴) چشم انتظاری خانواده، توسط گروه تفحص پیدا شد ودر گلزار شهدای شهید آباد آرام گرفت.
فرازی ازوصیت نامه شهید:
اما شما امت در هر جا هستید جهاد اکبر را فراموش نکنید که این جنگ با نفس است که تمام مسائل رابدنبال خود مطرح می کند هر روش در دل و در درون خود بعنوان یک راه برای زندگی کردن انتخاب می کنید همه از حالات درونی شماست اگر شما بر نفس خود غلبه کنید و خود را بر جهل حاکم کردید آن وقت است که زندگی شما معنی دارد و می توانید بر تمام هواهای نفسانی شیطانی غلبه کنید « جهاد اکبر است که انسان را بیاد خدا می اندازد بیاد خدائی می اندازد که همه ما و تمام جهان صاحبش اوست و ما بعنوان امانت او می باشیم و باید این امانت به روش صحیح تحویل صاحبش بدهیم چه خوب است یاد خدا را در دلهایمان زنده کنیم که حالتی پیش می آید که زمانی یا لحظه ای از او دور شویم احساس ناراحتی کنیم چه زیباست انسان با خدا باشد و یادر حال مرگ هم با یاد خدا بمیرد و اما مسئله بعد که دنبال آن می آید و امروز از اهم مسائل است مسئله امامت است که بایدبادقت لازم در انتخاب امام برای امامت جامعه بهترین شخص را انتخاب کنیم و در دنبال آن تقویت آن لازم است که شما امت ، امام امت را به امامت جامعه خود پذیرفته اید باید تا لحظه آخر پشتیبانی از آن نموده تا جامعه ای اسلامی و الهی داشته باشید.
خاطره از زبان رسول اکبری :
زمانی هدایت الله مسئول دسته بود، هر دسته قاعدتا مسئول تدارکات دارد برای غذا گرفتن و دیگرکارها، اما او خودش این کارها را انجام می داد، بخصوص غذای دسته را خودش می گرفت و آنرا تقسیم می کرد و آنقدر این پا آن پا می کرد که همه بچه ها غذایشان را بخورند تا اگر غذا اضاف آمد بعد خودش بخورد. هر کس اولین بار او را می دید شیفته او می شد. یک دفعه او از ناحیه پا مجروح شده بود که از قسمت پا تا ران داخل گچ بود با همین وضع به جبهه آمده بود به او گفتم خوب صبر می کردی پایت بهتر می شد می آمدی درجواب گفت چه فرقی دارد الآن هم اگر بخواهم راه بروم، پا باید راست باشد و هیچ فرقی نمیکند.
ایشان نمازشب عجیبی می خواند مدتی بنده بدون اینکه مرا ببیند و متوجه باشد او را تعقیب می کردم او از لحظه ای که برای نماز شب بلند می شد شروع به گریه می کرد پتوهایش راجمع می کرد و روانه دستشویی و وضو که می شد همینطور گریه می کرد وقتی وضو می گرفت روانه صحرا در این تاریکی شب می شد و از خط یا چادرها خوب فاصله می گرفت و در آنجا بخود می پیچید و ناله می زد و نماز شب می خواند و من در این مدت که او نماز می خواند فقط او را زیر نظر داشتم ، او نماز می خواند گریه می کرد و نگاه او می کردم و گریه می کردم همین که متوجه می شدم و یا احساس می کردم که دیگر نماز او تمام شده زودتر از او حرکت می کردم می آمدم و او بهیچ وجه هیچوقت متوجه من نشد و در حال و هوای خودش بود و خدای خودش.
خانواده شهید:
مرحوم حاج یدالله اکبری پدر شهیدان بودند و حاجیه خانم ستاره اکبری مادر شهیدان هستند.مرحوم حاج یدالله کشاورز و دارای ۵ فرزند پسر و ۶ فرزند دختر بود . در امور؛ دامداری، حمامداری هم سابقه داشت.
مهماننوازی و مردمداری و دائمالذکر بودن بارزترین ویژگیهایش به شمار میرفت و لبخند و تبسم، هرگز از سیمای مهربانش دور نمیشد. مداح و مؤذن بود و بسیار قرآن می خواند. فرزندان و نوه ها را به حفظ حجاب و پوشیدن لباس خوب توصیه میکرد.
حاجیه خانم ستاره اکبری؛امالبنین شهیدآباد، در کنار شغل خانهداری، به اموری
دامداری هم میپرداخت و برای همکاری در امور اقتصادی، لحظهای از پای نمینشست.
این مادر داغدیده و شکیبا، بسیار سخاوتمند، دلسوز و در عین کسالت و بیماری، همچنان دعاگو و سنگ صبور فامیل است.
- امین کریمی
- کد خبر 6355
- 4 بازدید
- بدون نظر
- پرینت
خرم بید | وبسایت تحلیلی خبری شهرستان خرم بید
تمامی حقوق مطالب برای خرم بید محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
طراحی و اجرا: سامانه سایت ساز زردیس