سردار شهید شعبانعلی اکبری باصری فرزند فتحعلی

ولادت : ۱۳۳۸

تاریخ شهادت : ۲۱ /۱۱ /۱۳۶۴

محل شهادت : اروند رود

عملیات : والفجر ۸

فرزند فتحعلی ، متولد ۱۳۳۸ ، مدرک دیپلم تجربی را از دبیرستان نمازی شیراز اخذ کرد، متأهل ،دو فرزند از او به یادگار مانده است. ازسال ۱۳۶۱ با عشق و علاقه و شناخت کامل به عضویت سپاه دهبید در آمد و با توجه به اخلاص و توانمندی هایی که داشت به عنوان معاون عقیدتی،مسئول بسیج ،مسئول عقیدتی و فرمانده سپاه سوریان ( بوانات ) و راه اندازی آن انجام وظیفه کرد. دوره ی آموزشی مربی عقیدتی- سیاسی را در پادگان امام حسین تهران پشت سرگذاشت و درجبهه های حق علیه باطل با سمت فرماندهی گروهان بارشادت و شجاعت و صف ناپذیر فعالیت می کرد به گونه ای که درعملیات بدر از ناحیه ی بازوی دست چپ بر اثر اصابت تیر مجروح شد ولی هدایت رزم آوران گروهان خود را رها نکرد. این سردار رشید ازسال ۱۳۶۴ فرمانده عقیدتی قرارگاه نوح شد که چندین لشکر را تحت پوشش داشت اما نجوای پرواز روح بلندش، سبب شد تا نزدیکیهای وقوع عملیات والفجر ۸، به عنوان رزمنده ای ساده جزو غیور مردان گردان صف شکن فجر قرار گرفت و با سمت آر.پی.جی.زن درعملیات شرکت کرد. عملیات والفجر ۸ و در آن سوی اروندرود در منطقه ی فاو، صبحگاه نماز عشق خواند و متواضعانه به رکوع و سجود معبود و حمد معشوق پرداخت. پس از آن درحین نبرد نزدیک، پاکسازی سنگرها و مواضع تصرف شده ی دشمن بعثی بر اثر اصابت تیر از ناحیه ی گردن ، درتاریخ 21/11/1364  شهادت را در آغوش کشید و به اعلى عليين عروج کرد و درگلزار شهدای شهیدآباد آرام و قرارگرفت .

فرازی از وصیت نامه ی شهید :

حال ای برادران و خواهران عزیز ، توصیه ای چند به شما عرضه می نمایم . اصول مهمی که حالت زیر بنایی دارد و رعایت آن پایانی همراه با پیروزی ، به لوحه تبدیل کرده تا هیچگاه فراموش نشود:

۱ – اول ایمان و تعهد تک تک شماست .

۲- دوم آن که اثر وحدت را همیشه مدنظر داشته باشید . هم عوامل تقویت آن و هم عوامل تضعیف یا از بین برنده آن را یادداشت و از مضامین دستورات رهبری استخراج کرده و مرور نمایید.

۳-سومین مورد مسئله اطاعت از ولایت فقیه که با لبیک گویی و همراهی با رهبر به اوج عظمت و افتخار رسانده و برکات الهی به خاطر آن سرازیر گشته است …..

خاطره از زبان برادرش لطفعلی:

شهید خیلی احترام به پدر و مادر می گذاشت، گاهی اتفاق می افتاد که در خانه خودش غذای گرم آماده بود اما چون با پدر و مادر در یک حیاط بودند پیش آنها می رفت و در آنجا غذا می خورد. شهید آنقدر به مردم علاقه داشت که هر وقت به مسجد می آمد برای مردم سخنرانی می کرد و اگر زمانی وقت کم داشت حتی با یک حدیث هرچند کوتاه، مردم را ارشاد می کرد. همیشه مردم را تشویق به دین داری می نمود. ایشان هیچ وقت با لباس سپاه به خرید نمی رفت و این کار را سوء استفاده از لباس سپاه می دانست . بارها و بارها به دوستان سفارش می کرد که به مردم خدمت کنید که این مردم لیاقت خدمتگزاری دارند.

پدر شهید مرحوم حاج فتحعلی اکبری و مادرش مرحومه شاه سلطان اکبری بود. ۴ پسر و ۵ دختر داشتند،که فرزند یکی از دخترانش به نام جهان سلطان هم شهید شده است (شهید حسین اکبری).

مرحوم حاج فتحعلی تا پایان عمر ۱۰۲ سالگی اش از خواندن قرآن و نماز شب دست بر نداشت. در ماه مبارک رمضان هر سه روز و در ایام دیگر هر شش روز، یک ختم قرآن انجام می داد. می توان گفت حافظ قرآن بود.

کسانی که او را می شناختند در حضورش با صدای بلند قرآن نمی خواندند زیرا اگر کوچکترین اشتباه اعرابی هم داشتند متوجه میشد و تذکر می داد. به نماز اول وقت بسیار اهمیت می داد و به اندازه ای نماز قضا خوانده بود که با اطمینان خاطر در وصیت نامه اش نوشته بود:« نماز هایم را خوانده ام و ان شاء الله هیچ نماز قضایی ندارم».

مرحومه شاه سلطان اکبری زنی مؤمنه و زحمتکش بود. زرنگی و زحماتش در دوران عشایری در بین طایفه زبانزد بود. بعضی ها می گفتند به اندازه  چند مرد کار می کرده است.