شهید قاسم اکبری باصری فرزند صفدر
ولادت : ۱۳۴۵
تاریخ شهادت :۲۶ /۱۲/ ۱۳۶۳
محل شهادت : شرق دجله
عملیات : بدر
مدت ۹ سال و ۱۱ ماه مفقود
فرزند صفدر ، متولد ۱۳۴۵ ، دانش آموز سال دوم دبیرستان ، از اول آبان ماه سال ۶۱ با عضویت بسیج ، به جمع رزمندگان اسلام پیوست . ایشان با حضور مخلصانه در جبهه های جنگ ، در عملیات والفجر ۲ و ۳ ، خیبر و بدر در قالب گردان صف شکن فجر شرکت داشت . در عملیات والفجر ۲ از ناحیه ی گلو مجروح شد به گونه ای که گلویش سوراخ شده بود . در عملیات بدر ، در شرق دجله در تاریخ 26/12/1363 مظلومانه به فیض عظمای شهادت نائل شد و پیکر مطهرش آماج تاخت و تاز تانک های دشمن قرار گرفت و پس از ۹ سال و ۱۱ ماه شناسایی شد و در گلزار شهدای شهید آباد به خاک سپرده شد .
فرازی از وصیتنامه شهید:
شما ای پیام رسانان خون شهداء و ای کسانیکه رسالت زينبی دارید پیام ما و پیام تمام شهیدان را به گوش جهانیان برسانید و پیام ما را به گوش رنج دیدگان و زحمت کشان جهان برسانید و شما ای گروهکهای ضد انقلاب و خدا، تا دیر نشده از سر راه این ملت دور شوید و گرنه سیل خروشان حزب الله شما گندابهای متعفن را از سر راه بر خواهد داشت و یا تا دیر نشده صراط مستقیم را درک کنید و به راه بیائید و گرنه خونتان در راه باطل ریخته می شود . خدایا به این ملت مسلمان و شهید پرور نصرت و آگاهی ده تا ولایت فقیه را درک کنند، به پشتیبانش باشند چون نجات یک امت در رهبری ولایت فقیه می باشد . برادران و خواهران عزیز و دلاور، ندای هل من ناصر ینصرنی امام شهیدمان حسین ( ع ) از آن سوی کوههای غرب در صحرای کربلا هنوز به گوش می رسد و قلب عاشقان راهش را می سوزاند ولیکن خوشا به حال آن عاشقی که خدایش توفیق دهد و با خلوص پاک و نیتی که تنهاو تنها برای خدا باشد این راه را بپیماید و قفس تنگ و تاریک تن را بشکند و روحش پرواز کنان به معشوق واصل گردد که دنیا با تمام دورنگیها و نیرنگها و چهر های نفاق منافقان برای عاشقان الله بسیار کوچک است و تحمل ناکردنی .
خاطره از زبان مادر شهید :
شهید خیلی مهربان بودو در کارهای خانه مانند جارو کردن، لباس شستن وظرف شستن کمک می کرد.یک روز رفقایش به خانه مان آمدندکه او داشت لباس می شست آنهاوقتی دیدند شروع کردن به مسخره کردن او ومی گفتند قاسم زن شده و داردکار خانه انجام می دهد.او درجواب آنها فقط می خندید،بعداز چندلحظه گفت بگذارمن به مادرم درکار خانه کمک کرده باشم وشما مرا زن بگوییدو مسخره کنیدهیچ اشکالی ندارد ومی دانم که خداراضی است. یک روزمن مریض بودم اوگفت مادربلند شو با موتورببرم دهبید دکتر،با اصرارمرا راضی کردباموتور حرکت کردیم،درراه دیدم ازجاده نمی رودو ازداخل بوته ها آرام آرام می رودبه اوگفتم چراازجاده نمیروی؟گفت:جاده شلوغ است وتازه قیر پاشیده اند.اینجا راحتتر است تااینکه به دهبیدرسیدیم مرابه دکتر برد وموتور رابرد که درست کنند .دیدم برادرش آمد و گفت مادر قاسم پایین است همین جا باش تا بیایدوببرد. عصربود که مابه خانه برگشتیم بعداز چندروز دیدم برادرش می گوید مادر آن روز موتورخراب بود که وقتی من جلو تعمیرگاه رفتم دیدم تعمیرکار می گوید نمی دانم این پسر چطور از شهیدآباد با این موتور آمده اصلا خیلی خراب است که برادرش به آن گفته بود خودش که هیچ تازه مادرم هم مریض بوده که با همین موتور آورده دکتر و او از کار این خیلی خیلی تعجب کرده بود.شهید برای اینکه من که مادرش بودم را ناراحت نکند بمن نگفت که موتور خراب است.
خانواده شهید:
پدر شهید مرحوم مشهدی صفدر اکبری بود و مادرش حاجیه مطهره اکبری است. دارای ۳ پسر و ۵ دختر بودند. یکی از پسرها جانباز قطع عضو از ناحیه پا می باشد.
مشهدی صفدر کشاورزی و دامداری می کرد. در کسب روزی حلال و پرداخت خمس و زکات دقت می کرد. اشراف کامل به احکام الهی داشت و هر روز با صوت زیبایی قرآن تلاوت می کرد. با خانواده و فرزندان بسیار صمیمی و با محبت بود و آنها را به حجاب و لباس پوشیده ، تشویق میکرد. روابط اجتماعی بسیار قوی داشت و مدتها عضو شورای محله بود و با وجود زخم زبانها ،تا پایان عمر با برکتش در رفع مشکلات مردم کوشا بود.
حاجیه مطهره اکبری بانویی بسیار صبور و مهربان است. با تلاوت قرآن و دعا مأنوس است . دغدغه مند حل مشکلات مردم و همسایه هاست و در زندگی دیگران دخالت نمی کند و نسبت به مسائل مختلف دیگران بسیار رازدار است
- امین کریمی
- کد خبر 6292
- 3 بازدید
- بدون نظر
- پرینت
خرم بید | وبسایت تحلیلی خبری شهرستان خرم بید
تمامی حقوق مطالب برای خرم بید محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
طراحی و اجرا: سامانه سایت ساز زردیس