شما اینجا هستید
یادداشت » حکمرانی علوی شرح نامه۵۳ نهج‌البلاغه

💠 حکمرانی علوی شرح نامه۵۳ نهج‌البلاغه
حجت الاسلام استاد محمدیان

فراز مورد بحث: واعلم انَّ الرعیة طبقات

🔰طبقه در لغت به معنای جماعتی از مردم است.
🔺طبقاتی که امیر المومنین در نهج البلاغه می فرماید با “نظام طبقاتی” تفاوت دارد! زیرا اسلام مخالف نظام طبقاتی است.البته برخی از اندیشمندان اسلامی به طبقات اجتماعی قائل هستند و معتقدند انسان لاجرم و به طور طبیعی در طبقات اجتماعی قرار می گیرد زیرا انسان باهوش بعداً می تواند وکیل و وزیر شود و منافع و درآمد بالا او را در طبقه خاصی وارد کند و …
🔺ما نیز اجمالا تفاوت انسان ها را انکار نمی کنیم
اما این تفاوت ها دو گونه اند:
۱.طبیعی: که برخی باهوش و برخی کم هوش تر هستند و استعدادی را بیشتر یا کمتر دارند.
۲.ساختاری: تفاوتی که ساختار اجتماعی و نظم اجتماعی برای افراد می سازد. مثلاً می گوید چون انسانی فرزند برده بوده است پس باید برده باشد! و فرزند شاه طبیعتاً پس باید شاهزاده باشد!
اینجا دقیقاً محل دعوای اسلام و نظام های طبقاتی است.

💠 انواع طبقات در تاریخ:
یکم:نظام برده داری: طبقه اربابان_طبقه بردگان!
در این نظام بردگی به فرزند برده هم می رسید و برده و نسل و مزد کارش مال ارباب بود!
🔺این تفاوتی طبیعی نبود؛ بلکه تفاوتی حاصل از یک ساختار ظالمانه بود.

دوم: طبقه فئودالیته و کشاورزان خُرد

سوم: انقلاب صنعتی و تشکیل طبقه دارندگان ابزار و کارگران ساده

🔺نظام طبقاتی نوین در نظام سرمایه داری:
در این نظام عمده سرمایه بین خانواده های ثروتمند قرار دارد و در مقابل توده های مصرف کننده و کارگر و فقرا قرار گرفته اند.
البته برای توجیه نظام سرمایه داری و طبقاتی اصل تحرک مطرح می شود.
می گویند یک فقیر هم می تواند مالک کارخانه میتسوبیشی شود! که اتفاق افتاد.

آنها با بیان این موارد نادر می خواهند اختلاف طبقاتی را توجیه کنند اما این یک نفر است و جابجایی طبقه سرمایه دار با طبقه فرودست عملا امکان پذیر نیست و تنها به صورت نادر فردی از طبقه پایین به طبقه بالا جابجا می‌شود.

💠پاسخ قرآن در نفی نظام طبقاتی
آیه۳۲ زخرف:
أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ!
🔺 تفسیر صحیح آیه فوق:
دیدگاه استاد قنبریان: معنای آیه این است که در موردی یک قشر از مردم بر دیگری رفعت دارد و در مورد دیگری قشر دیگر؛ و این اراده الهی است.
حال در جایی که کسی رفعت دارد دیگران را مسخر می کند: یک کارمند پول می دهد خیاط را مسخر می کند؛ خیاط نیز با پرداخت مالیات در نظام دیوانی کارمند را مسخر خود می کند! اینگونه تعاون و همیاری شکل می گیرد نه نظام طبقاتی!

وَاعْلَمْ أَنَّ الرَّعِيَّةَ طَبَقَاتٌ لاَ يَصْلُحُ بَعْضُهَا إِلاَّ بِبَعْض، وَلاَ غِنَى بِبَعْضِهَا عَنْ بَعْض؛ فَمِنْهَا جُنُودُ اللهِ، وَمِنْهَا کُتَّابُ الْعَامَّةِ وَالْخَاصَّةِ، وَمِنْهَا قُضَاةُ الْعَدْلِ، وَمِنْهَا عُمَّالُ الاِْنْصَافِ وَالرِّفْقِ، وَمِنْهَا أَهْلُ الْجِزْيَةِ وَالْخَرَاجِ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَمُسْلِمَةِ النَّاسِ، وَمِنْهَا التُّجَّارُ وَأَهْلُ الصِّنَاعَاتِ، وَمِنْهَا الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ ذَوِي الْحَاجَةِ وَالْمَسْکَنَةِ؛ وَکُلٌّ قَدْ سَمَّى اللهُ لَهُ سَهْمَهُ، وَ وَضَعَ عَلَى حَدِّهِ فَرِيضَةً فِي کِتَابِهِ أَوْ سُنَّةِ نَبِيِّهِ (صلى الله عليه وآله) عَهْداً مِنْهُ عِنْدَنَا مَحْفُوظاً

بدان، كه رعيت را صنفهايى است كه كارشان جز به يكديگر اصلاح نشود و از يكديگر بى نياز نباشند. صنفى از ايشان لشكرهاى خداى اند و صنفى، دبيران خاص يا عام و صنفى قاضيان عدالت گسترند و صنفى، كارگزاران اند كه بايد در كار خود انصاف و مدارا را به كار دارند. و صنفى جزيه دهندگان و خراج گزارانند، چه ذمى و چه مسلمان و صنفى بازرگانان اند و صنعتگران و صنفى فرودين كه حاجتمندان و مستمندان باشند.
هر يك را خداوند سهمى معين كرده و ميزان آن را در كتاب خود و سنت پيامبرش (صلى الله عليه و آله) بيان فرموده و دستورى داده كه در نزد ما نگهدارى مى شود. “

خرم بید | وبسایت تحلیلی خبری شهرستان خرم بید